دختر میگن بابائیه راس میگن

سلام من هستی ام روزی که بابام این وبلاگ را برام ساخت شش ماهه بودم. حالا دوسال و شش ماهه که دارم با شما آدم های دور و بر نفس می کشم. از اینکه به وبلاگ خودتون سر زدید ممنونم. نمی خوام شعار بدم اما فکر می کنم ما آدما باید هوای هم رو داشته باشیم. بقول یکی از بزرگا شاید زندگی اون جشنی نیست که ما آرزوش را داشتیم اماحالا که به اون دعوت شدیم بذار تا می تونیم زیبا برقصیم منتظر نظرات شما هستم بقول بابایی عزیز باشید

Tuesday, May 02, 2006

سپاس از خاله جون

سلام.....می دونم خیلی دیر اومدم ....باید زودتر از اینا بقول بابا بروز می کردم...اما همین بابا همه ی کارا رو خراب کرده ....همه رو گشونده طرف وبلاگ خودش و کسی برا من کامنت نمی ذاره....اما دلتون بسوزه یه خاله جون شیرین و یه عمو بهروز خوب دارم که تو وبلاگشون عکسای منو زدن....اومدم از اونا تشکر کنم ....بعدشم نشونی وبلاگشونو به شما بدم

آلبالو خشکه

دستنوشته ها

خاله جون تو وبلاگ قشنگش اینارو نوشته
سلام
شما هستی رو میشناسید

دل همتون بسوزه . هستی دوست منه ! هر روز عکساشو نگاه میکنم خانم هستی یه
نی نی کوشولو خوشتله
باباش هم خیلی گله ! خوب خیلی ها میشناسنش . من
چون به همه تون لطف دارم بهتون میگم
چه جوری میتونید
ببینیدش
البته اول باید باباشو ببینید
وبلاگ سارا شعر